از هر کرانه تیرِ دعا کردهام روان
باشد کز آن میانه یکی کارگر شود
آلبرتو توسکانو (فیلسوف و محقق ایتالیایی) از قول جیووانی جیولیتی، نخست وزیر اوایل قرن بیستم ایتالیا، میگوید که این «برنامهٔ انقلاب» نیست که دولتها باید از آن بترسند و بر حذر باشند؛ بلکه تاکتیکهای انقلاب است که کار را یکسره خواهد کرد.
انقلابهای بسیاری را سراغ داریم که در آنها اتفاقی خاص (هو شدن چائوشسکو هنگام سخنرانی) و یا تصمیمات شخصی خاص (چرخشهای گهگاه غریب لنین در انقلاب اکتبر) باعث شده نه تنها انقلاب زودتر از موعد به ثمر برسد، که در ریشه گرفتن دولت انقلابی جدید هم مؤثر افتد.
جمع این دو نکته تاریخی شاید بتواند ما را بر آن دارد که بر امکان پیشامدی بودن انقلاب ژینا هم تأکید بیشتری کنیم. بدین ترتیب که بر خلاف تمام نکاتی که اپوزیسیون-سلبریتیهای سردرگم به ما میگویند، این انقلاب بسیار بیش از یک ائتلاف برنامهریزیشده به هزاران عمل کوچک برنامهریزی نشده احتیاج دارد: تاکتیک فراتر از برنامه.
البته این بدان معنا نیست که نبایست از هم اکنون برنامهای برای آینده چید. وِندی براون مثالی راهگشا دارد در این زمینه. وی میگوید زمانی که جامعهٔ مونپلرین (مسئولان اصلی شکلگیری نظریهٔ نولیبرالیسم) در اروپا گرد هم میآمدند تا برنامه بچینند، هرگز کسی حتّا خود ایشان گمان نمیبُرد که آن برنامهها روزی نه تنها در اروپا که بر سراسر گیتی مسلط و سوار شوند. آن زمان آرزوی بزرگ ایشان جلوگیری از اقتصاد کینزی بود که به زعم ایشان در راه تبدیل دولتها به سوسیالیسم بود. اما یک پیشامد، انتخاب لیدی بارونس تاچر (تبّت یدا)، باعث شد ایشان زمینهٔ رشد ایدههاشان را بیابند.
نکته اینجاست که چنین برنامههای پساانقلابی تنها در کنار عمل انقلابی معنا پیدا میکند. و در زمینهٔ عمل هزاران کار کوچک شاید که فراتر از یک برنامهٔ منظم اما پیشبینیپذیر انقلابی عمل کند. از این رو آن بیت حافظ را بالای این مقاله آوردم:
از هر کرانه تیرِ دعا کردهام روان
باشد کز آن میانه یکی کارگر شود
گمانم تنها چارهٔ ما این است که همه جا، از همه سو، و در تمامی ساعتهای زنده و مُردهٔ شبانهروز، تاکتیکهای انقلابی سوار و پیاده کنیم. مگر که از این کابوس صد و اندی سالهٔ شکست در راه دستیابی به آزادی و عدالت از زمان مشروطه بیدار شویم.
از ائتلاف سرد سلبریتیها تنوری داغ نخواهد شد.
افزودن دیدگاه جدید